جدول جو
جدول جو

معنی شاه آزمایی - جستجوی لغت در جدول جو

شاه آزمایی(زْ / زِ)
آزمودن شاه. عمل شاه آزماینده:
در آن انجمن بود بسیار کس
بشاه آزمایی گشاده نفس.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ کَ / کِ)
آزمایندۀ شاه. امتحان کننده شاه:
پژوهنده ای بود حجت نمای
در آن انجمن گشت شاه آزمای.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(فُ)
راه آزماینده. که راه آزماید. که در شناختن راهها و جاده ها تجربه دارد. راهشناس:
نواحی شناسان راه آزمای
هراسنده گشتند ازآن ژرف جای.
نظامی.
و رجوع به راه آزماینده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار آزمایی
تصویر کار آزمایی
تجربه تمرین آزمایش: (بکار آزمایی دلش تیز شد در ان عزم رایش سبک خیز شد) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار آزمایی
تصویر کار آزمایی
تجربه
فرهنگ واژه فارسی سره